در نگاه کلی با در نظرگرفتن دورنمای ما در این طرح طراحی سردر دانشگاه سعی شده است با تعریف جدید هم از لحاظ فرمی و هم شکلی در چیدمان ،با اقتباس و پاسداشت ارزش های معماری بومی گیلان بوده است . که از سویی درصدد کاهش هزینه ها برای اجرایی بودن پروژه و از سویی دیگر ایجاد نمادی عام باشد از علوم و دانش گوناگون . با توجه به قدمت دانشگاه گیلان، گام های اولیه شکل گیری رویکرد ما به این طرح بر اساس حفظ ورودی فعلی شکل گرفته شده است .
دو نحوه برخورد با نگهبانی به عنوان یکی از نیازمندی های فضاوجود دارد : یک اینکه ما نگهبانی موجود را تخریب کرده و با توجه به متناسب طرح فضای جدید را تعریف کنیم و یا اینکه از نگهبانی وضع موجود با همان کاربری قبلی خود استفاده نماییم .گرچه تخریب آن میتوانست فرایند طراحی را بسیار ساده تر بنماید ، اما ما سعی کرده ایم با در نظر گرفتن وضعیت موجود و ایجاد آیتم هایی ، فضای نگهبانی قبلی را نگه داشته و با گسترش آن بتوانیم شکل و حس نستالژی را برای کسانی که سالها پیش در این دانشگاه درس خوانده اند و یا مشغول به کار و تحصیل در این مجموعه هستند حفظ شده و به بیانی " تصویر ذهنی" ایجاد شده از گذشته را از بین نبرده باشیم . به علاوه، در بعد مالی نیز مقرون به صرفه تر است .
در ابتدای امر برای نحوه برخورد اصولی با موضوع طراحی سر در دانشگاه گیلان ،به بررسی و تحلیل درباره آنچه که تاکنون تا به امروز در پیدایش سر در بوده پرداخته ایم. که آیا دستاوردهایمان در مطالعه شاخصه های معماری سردرها می تواند راه بردی در پیش روی مان قرار داد یا خیر . با نگاهی مطالعه طرح های برتر ،ازجمله سر در دانشگاه تهران تا دیگر سردرها به این نتیجه رسیده ایم که تمامی ایم موارد با آنکه هر یک خود از لحاظ شکل فرم و مبانی نظری ،نمی تواند دورنمایی مشخص برای شکلگیری ایده اولیه داشته باشد .
با بررسی اجمالی و با در نظر داشتن موارد زیر مارا از نگاه کلاسیک به طراحی سر در دورکرده . این موارد از جمله:
1. وسعت محدوده طراحی
2. ترافیک و دسترسی کم پیاده
3. ترافیک و تردد چشمگیر سواره به داخل مجموعه
4. افق دید و وسیع بودن آن
5. تاثیر سرعت سواره در اتوبان در پیدارشدن سر در از زاویه دید آنها
که نگاه کلاسیک و تعریف تئوریزین شده آن هم از لحاظ فرمال به عنوان عنصر سنبلیک و مجسمه وار، با یک فضای محصورکننده و فیلترکننده افراد یا چه نمایان شدن سر در به عنوان یک دروازه نمی تواند مسیری مشخص و چشم گیر برای آنچه که ما در سر داشتیم محقق نماید . و به جای تک منومالت ها به چند وجهی با سطح اشغال وسیع تر شکل گیری ایده سوق پیدا کرد که حتی سقف که در تعرف کلاسیک سر در مشخصا عنصر اصلی است با این گستردگی و محدود بودن بودجه حذف نموده تا بتوانیم مانوور بهتر در پیدایش و تعریف جدید از سر در و ورودی داشته باشم .
نمادی از هویت چند ساله دانشگاه است .
تصویر ذهنی از آن ایجاد شده .
خاطرات جمع زیادی با آن گره خورده است .
تکرار عنصر عمودی نگهبانی موجود .
(نمادی از ستون های چوبی خانه های سنتی گیلان)
نیاز به تداعی یک سقف فرضی که بتواند فرم ابستره شده خانه های سنتی را به یاد آورد
فرم دو بعدی سردر های معمول رایج در سرعت بالا درک نمیشود
(تعمیم فرم دو بعدی سردر به حجم سه بعدی هرمی شکل سقف شیبدار سنتی)
چرخش المان های ایجاد شده در مرحله اول
( بر اساس خطوط هندسی فرم در نظر گرفته شده در مرحله سوم )
ایجاد فرم تداعی کننده حجم هرمی (مرحله سوم ) بر اساس نظریه گشتالت
(نمادی از ستون های سازه نگه دارنده سقف خانه های سنتی گیلان)
تغییر اندازه ، اسکیل ، طول و عرض المان های ورودی
بر اساس تصاعد هندسی ، پارامتر هایی تابع ارتفاد المان ها
(نمادی بر علوم ریاضی طبیعی و انسانی )
مان های ورودی
با توچه به قرار گیری دانشگاه در اتوبان خارج از شهر ، نسبت میزان ورودی سواره از پیاده بیشتر است .
محل تابلو فعلی ( بالا سردر) مناسب دید سواره با سرعت بالا نیست
محل مناسب قرار گیری تابلو
نحوه اقتباس و الهام گیری از معماری گیلان در شکل گیری فرم طراحی ،می توان اشاره به خطوط عمودی و کشیدگی در ستون ها و برون گرایی فرمی در معماری بومی گیلان اشاره نمود و با استفاده از صلابت این خطوط به عنوان عنصر طراحی و همچنین تکراردرچیدمان چوب در مهاربندهای زیر سقف شیبدار طرح مان را به شکل ستون های کشیده سوق داد ، ین امر تکرار شونده عصر را به وضوح می توان در چوب های ایستا برای پرچین که برای تفکیک فضای نیمه خصوصی و فضای عمومی است دید .
در طرح حاضر با بکار گیری ستون های کشیده بتی،هسته مرکزی نگهبانی آن و با ایجاد دید بصری سطح شیبدار ،سعی داشتیم با این حرکت وامدار و القا کننده سقف شیبدار معماری را القا نمودهتا با حفظ این اصلها که چشم بیننده ساکن د رگیلان که با بنای بام سطح شبی دار اخت گرفته، ما هم این امر را مبنای حالت چیدمان طرح قراردهیم تا تدائی کننده بام شیب دار در گیلان زمین داشته باشیم و هم از الگوی معماری بومی گیلان استفاده کرده باشیم .
انتخاب مصالح و ساختار پاراتریک مشخص و القا دادن فرم کتاب به این ستون ها سعی داشته ایم معرف فضای علمی و فنی مهندسی داخل مجموعه دانشگاه را بیان نماییم .از طرفی قرار دادن و چیدمان در کشیدگی ستون ها افرادی را تدائی می کند که به سمت فضایی که علم و دانش سوق داده شده اند که هرچه به سر درورودی نزدیکتر پر پربال تر و رفیع تر می شود که این خود نشاندهنده اثر علم بر منش و زندگی انسان می باشد 1.
استفاده از موتیف سنتی نواحی از گیلان در شکل گیری در و پرکننده فواصل نرده ها ،نقش بسزایی برای پای بند بودن مان به حفظ ارزش های بومی در گیلان بوده است .