با توجه به سطح اشغال صددرصد و محدودیت در روند طراحیِ مبتنی بر فرم ، فرآیند طراحی پروژه با تمرکز بر کشف پتانسیلهای بالقوه سایت و انطباق فرم و عملکرد با آن شکل گرفت.
ازآنجاکه در طراحی مجموعههای تجاری ، وجود سیرکولاسیون مناسب برای دستیابی به بیشترین دعوتکنندگی و افزایش گذر عابران حیاتی است؛ با در نظر گرفتن موقعیت قرارگیری پروژه (تقاطع دو خیابان اصلی) ایده اصلی طراحی پروژه، بر مبنای متصل کردن این دو گذرگاه به همدیگر شکل گرفت.
مسیری راست و مستقیم بهجای مسیری پیچدار. مسیری برای کوتاهتر کردن مسیر گذر عابران پیاده. مسیری که جذابیتهای متعدد واحدهای تجاری نیز به آن اضافه شده است .... یک میان بُر.
طراحی پلان و فرم پروژه نیز در همین راستا صورت پذیرفته است. فرمی که حاصل تلاقی شکل دوار سایت پروژه با دو ورودی مجموعه است. دو خالی کم شده از یک پر.
همچنین با توجه به نیاز رستورانها به داشتن منظر مناسب به پارک لاله ، فضای خالی دیگری نیز به قسمت فوقانی پروژه اضافه گردید. یک بالکن. درنهایت، فرم ساختمان از تلاقی این سه فضای خالی با حجم پروژه برگرفته از فرم دوار سایت شکل گرفت.
در طراحی معمول و رایج یک مجتمع تجاری، یک وید بزرگ در مرکز قرار گرفته و مسیرهای عبور و واحدهای تجاری آن را احاطه میکنند. پلههای برقی و ارتباط عمودی نیز معمولاً از داخل همین وید رد میشوند.
اگرچه این طرح رایج فاقد مشکلات خوانایی و ارتباط بصری بین طبقات است؛ ولی به علت تکراری شدن ، فاقد جذابیت و هیجان است . بهطوریکه هر مخاطب عام ، تعریف یک مجتمع تجاری را با وید های آن میشناسد. همانطور که مسجد را با گنبد و مناره و آپارتمانهای رایج مسکونی را با معماری بسیار سطحی و نمای سنگی ( معمولاً سبک رومی ) میشناسد .
در روند طراحی این پروژه ، وید ها از فضاهای تجاری حذفشدهاند و ارتباط بصری بین طبقات با کفهایی شفاف از جنش شیشه برقرار گشته است.
حجمی با سطح اشغال صد در صد ، گذرگاه معمول عابر پیاده
با توجه به سطح اشغال صددرصد و محدودیت در روند طراحیِ مبتنی بر فرم ، فرآیند طراحی پروژه با تمرکز بر کشف پتانسیلهای بالقوه سایت و انطباق فرم و عملکرد با آن شکل گرفت.
ایجاد یک مسیر مستقیم میانبُر ، دعوت مردم به عبور و بازدید از بخش تجاری
ازآنجاکه در طراحی مجموعههای تجاری ، وجود سیرکولاسیون مناسب برای دستیابی به بیشترین دعوتکنندگی و افزایش گذر عابران حیاتی است؛ با در نظر گرفتن موقعیت قرارگیری پروژه (تقاطع دو خیابان اصلی) ایده اصلی طراحی پروژه، بر مبنای متصل کردن این دو گذرگاه به همدیگر شکل گرفت. مسیری راست و مستقیم بهجای مسیری پیچدار. مسیری برای کوتاهتر کردن مسیر گذر عابران پیاده. مسیری که جذابیتهای متعدد واحدهای تجاری نیز به آن اضافه شده است .... یک میان بُر.
ایجاد یک فضای خالی در طبقات فوقانی ، ارتباط بصری و دید رستوران به پارک لاله
طراحی پلان و فرم پروژه نیز در همین راستا صورت پذیرفته است. فرمی که حاصل تلاقی شکل دوار سایت پروژهبا دو ورودی مجموعه است. دو خالی کم شده از یک پر.
همچنین با توجه به نیاز رستورانها به داشتن منظر مناسب به پارک لاله ، فضای خالی دیگری نیز به قسمت فوقانی پروژه اضافه گردید. یک بالکن. درنهایت، فرم ساختمان از تلاقی این سه فضای خالی با حجم پروژه برگرفته از فرم دوار سایت شکل گرفت.
برای دستیابی به فرمی خالص و ایجاد کنتراست میان قسمتهای پر و خالی (ورودیها و بالکن رستوران)، در طراحی نمای این پروژه از یک پترن نیمه شفاف استفاده شده است.
ازآنجاییکه تابش مستقیم پرتوهای خورشید در واحدهای اداری امر مطلوبی نیست، برای کنترل نور نیاز به عنصری مانند پردهها (در درون واحدها) یا یک شیدر (در قسمت نما) وجود دارد. شیدرهایی که در عین کم کردن شدت تابش مستقیم نور، تماماً مسیر راه آن راه سد نکند و بهنوعی نور مستقیم را به نوری غیرمستقیم مبدل سازد.
علاوه بر لزوم کنترل نور در واحدهای اداری؛ با توجه به منظر نهچندان زیبای ساختمانهای آپارتمانی در جبهههای جنوبی و شمالی و البته وجود منظری مطلوب در قسمت شرقی بنا (بلوار کشاورز و پارک لاله)، نیازمند کنترل ویو و منظر و هدایت مسیر دید به جبهه شرقی هستیم.
بنابراین، در طراحی پترن نمای ساختمان تجاری اداری بریس، در مقابل پنجرهها پنل هایی به عرض 60 سانتیمتر و با فاصله حدوداً یک متری از همدیگر قرار داده شد. صفحاتی که به سمت شرق جهتگیری شدهاند.
در جبهه جنوبی، فاصلهای 45 سانتیمتری میان پوسته ساختمان و پترن قرار دادهشده است. بهطوریکه امکان دسترسی، تعمیرات و شستوشوی پنل ها فراهم باشد. همچنین فضای کافی برای قرار گرفتن نورافکنها و ادوات نورپردازی نیز امکانپذیر باشد. به دلیل محدودیتهای قوانین شهرداری در کنسول، در جبهه این صفحات فاصله چندانی با پنجرهها ندارند؛ اما زاویهدار بودن آنها، امکان دسترسی و شستوشوی شان را فراهم ساخته است. این زاویه در طبقههای تجاری بهصورت تدریجی به صفر متمایل میشود. بهاینترتیب در طبقات پایین، پوستههای نما از جدارههای سایت پروژه بیرون نخواهد زد.
جنس این پترن ها، از صفحات نیمه شفافِ پلی کربنات است. صفحاتی سبک، نشکن و بیخطر (در صورت سقوط). با توجه به دارا بودن وزن سبک؛ با یک قوطی کشی نازک میتوان آنها را مهار و متصل کرد.
در طراحی معمول و رایج یک مجتمع تجاری، یک وید بزرگ در مرکز قرار گرفته و مسیرهای عبور و واحدهای تجاری آن را احاطه میکنند. پلههای برقی و ارتباط عمودی نیز معمولاً از داخل همین وید رد میشوند.
اگرچه این طرح رایج فاقد مشکلات خوانایی و ارتباط بصری بین طبقات است؛ ولی به علت تکراری شدن ، فاقد جذابیت و هیجان است . بهطوریکه هر مخاطب عام ، تعریف یک مجتمع تجاری را با وید های آن میشناسد. همانطور که مسجد را با گنبد و مناره و آپارتمانهای رایج مسکونی را با معماری بسیار سطحی و نمای سنگی ( معمولاً سبک رومی ) میشناسد .
در روند طراحی این پروژه ، وید ها از فضاهای تجاری حذفشدهاند و ارتباط بصری بین طبقات با کفهایی شفاف از جنش شیشه برقرار گشته است.
این اتفاق به دو دلیل صورت گرفته است. نخست، محدودیت متراژ و دوم، به ارمغان آوردن تجربه جدید برای عابران و استفادهکنندگان پروژه. اگر در این پروژه از وید های رایج استفاده میشد ، بخش زیادی از فضایی که میتواند برای کارفرما سودآوری اقتصادی داشته باشد ، صرف ایجاد تجربهای نهچندان جدید و تکراری خواهد شد.
سناریو بخش تجاری این پروژه به این صورت است که : قرارگیری ورودیها در امتداد مسیر خیابانهای اصلی ، عابر پیاده را وارد پروژه میسازد. جایی که مسیر، نسبت به روال عالی کوتاهتر و جذابتر است.
پسازآنکه عابر به این مسیر وارد شد ، علاوه بر دیدن مغازهها و واحدهای تجاری پیش روی خود ، طبقات فوقانی و زیرین را نیز میبیند ، از روی آن رد میشود و رد شدن مردمی را در بالای سرش مشاهده میکند . باآنکه وی طبقات فوقانی و زیرین خود را میبیند ، ولی بهطور مستقیم پله و دسترسی به بالا یا پایین مشاهده نمیکند . همین مسئله ، وی را کنجکاو میسازد که چگونه میتواند به این فضا دسترسی پیدا کند.
در این پروژه ، برای ایجاد حس کنجکاوی بیشتر ، جایگذاری پلکان برقی در محلی به نسبت دور از دسترس قرار دادهشده است .
در این پروژه، مجموعاً از چهار آسانسور استفاده شده است. دو آسانسور پانوراما با دید به پارک لاله، یک آسانسور نفربر و یک آسانسور برای حمل بار.
اگرچه بهترین حالت این است که آسانسورهای تجاری، اداری و رستورانها کاملاً از یکدیگر تفکیکشده باشند، اما با توجه به شکل خاص و ابعاد نهچندان بزرگ سایت، دشواری طراحی پارکینگ رمپی، نیاز به حداکثر رسانیدن ظرفیت پارکینگها و ... عملکرد تعدادی از آسانسورها با یکدیگر ادغام شدهاند.
ازآنجاییکه اوج رفتوآمد واحدهای اداری در ساعات اول صبح و عصرگاهی صورت میگیرد (ساعات ورود و خروج کارمندان)، در این زمانها نیازمند بیشترین تعداد آسانسور برای زون اداری هستیم. درعینحال، صبح هنگام و عصرها استفاده از رستورانها زیاد نیست؛ چراکه اوج رفتوآمد و استفاده از آن در حوالی ساعات ظهر و شبانگاه است (زمان نهار و شام). بنابراین ادغام آسانسورهای این دو زون مشکل اساسی در عملکرد پروژه ایجاد نخواهد کرد.
دسترسی استفادهکنندگان رستوران از طریق دو آسانسور پانوراما قرارگرفته در جبهه شرقی و آمدوشد کارکنان از طریق آسانسور غربی صورت میگیرد. آسانسورهای پانوراما در ساعتهای مختلف روز به بخش اداری و رستوران سرویسدهی میکند. علاوه بر این سه، آسانسور باربر نیز در تمام طبقات توقف داشته و علاوه بر حمل محمولههای مختلف، زباله، مواد غذایی رستوران و ... میتواند بهعنوان آسانسور اضطراری بخش اداری استفاده شود.