موقعیت قرارگیری این پروژه در روستای جوکولبندان بود: دارای دید و ویو بسیار عالی ولی با جهت گیری شرقی غربی . اولین اصل در طراحی ، این بود که تمامی فضاها ، به ویو شرقی (جنگل سراوان) دید داشته باشند . دومین اصل هم دارا بودن نور جنوب برای نشیمن بود . ( علی رغم اینکه جهت گیری شرقی غربی بود) برای این منظور، حجم را به دو نیم تقسیم کردیم . بخش نشیمن را در امتداد شرق گسترش دادیم و آن را با یک فضای خالی همراه کردیم که مجالی برای دریافت نور از جبهه جنوب باشد. نهایتا نشیمن از جبهه نور میگرفت : شرق و جنوب. در ادامه ، بر آن شدیم که با نگاه دیگری به آن فضای خالی که صرفا در جهت رفع نیاز عملکری ( نور جنوب ) ایجاد شده بود بنگریم . فضایی که کاربریش صرفا پله و راهرو بود ... ولی نمیخواستیم به عنوان یک راهرو ساده رها شود...
کانسپت طراحی را بر مبنای تضاد این فضای میانی با مابقی پروژه استوار کردیم. اگرچه پروژه مدرن و مینیمال و سفید بود ، اما این فضای میانی ساز دیگری میزد و هم متریال و هم حس و حال متفاوتی با بقیه پروژه داشت. تضاد این دو ، تضاد مدرنینه و سنت است . تضاد شهر و روستا . تضاد زندگی صنعتی و زندگی در دل طبیعت . گویی یک کلبه جنگلی در دل زندگی مدرن قرار گرفته باشد .
در ادامه ، به "فضاسازی" این قسمت میانی پرداختیم. نمیخواستیم که فضا صرفا با چشم ها و حواس بصری حس و درک شود ، پس با اضافه کردن حوض آب و اتصال آن به استخر و ایجاد صدای شرشر ، حواس شنوایی و لامسه را نیز درگیر کردیم .
در جبهه غربی ، به دلایل اقمیلی عمدتا دیوار و فرم صلب داشتیم. با بیرون زدگی آن فضای میانی، طراحی نما و حجم را تکمیل کردیم و به فرم کلبه ای معلق در هوا رسیدیم. کلبه ای که نمود فرمی همان فضای میانی قصه ماست ... از انجا که کارفرما میخواست استخر و بالکنی نیمه مسقف داشته باشد، روی استخر را با بالکن پوشاندیم و برای مدیریت کردن مساحت و متراژ ، بخشی از آن بالکن را با وید خالی کردیم : جایی برای یک درخت.
محاسبه سازه سقف این بالکن نیمه مسقف نیز خود چالشی دو چندان بود و مجاب کردن مهندس سازه به حذف ستون نگه دارنده سقف بالکن ( برای داشتن دید و ویو ) و همچین قرار گیری تنها ستون غیر قرینه بر روی تیر ... باعث شد که فرایند محاسبه بسیار دشوار گردد.
هر خانه ای دو بخش اصلی دارد: بخش نیمه عمومی (نشیمن ، غذاخوری و ... ) و بخش خصوصی ( اتاق خواب ها و ... )
حجم خانه را به دو بخش تقسیم کردیم و دو بخش را از همدیگر جدا ساختیم
در ابتدا، از انجا که نشیمن ،صرفا نور شرق دریافت میکرد ، با تغییراتی در حجم ، نور جنوب را نیز برای نشیمن محیا کردیم.
سپس، یک فضای میانی در میان دو قسمت خانه ، جانمایی کردیم فضایی که دو بخش جدا شده از یکدیگر را به هم پیوند میدهد.
فضای میانی را نه به عنوان فضایی صرفا برای رفت و آمد، نه صرفا جایی که نه تنها قرار است دو بخش را به هم متصل کند ، بلکه به عنوان مکانی برای افتادن اتفاقات گوناگون ، مکانی برای بودن ، مکانی برای شدن دیدیم . فضای میانی را به عنوان قلب پروژه در نظر گرفتیم
و سپس ، این فضای میانی را گسترش دادیم و یک بالکن را به آن الحاق کردیم.